ترتیب (Q1020)
به معنای قرار دادن چیزهایی که بین آنها نسبت تقدیم و تأخیر وجود دارد در جای خود
زبان | برچسب | توصیف | نامهای مستعار این آیتم |
---|---|---|---|
فارسی | ترتیب |
به معنای قرار دادن چیزهایی که بین آنها نسبت تقدیم و تأخیر وجود دارد در جای خود |
زبان | برچسب | توصیف | نامهای مستعار این آیتم |
---|---|---|---|
فارسی | ترتیب |
به معنای قرار دادن چیزهایی که بین آنها نسبت تقدیم و تأخیر وجود دارد در جای خود |